علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 10 روز سن داره

علی رضانیا

خسسسسسسسسسسسسسسته ام

1390/9/19 0:47
نویسنده : سحر
172 بازدید
اشتراک گذاری
پسر گلم عزیز دلم من این روزها خیلی خسته هستم نمیدونم چطور با خودم کنار بیام نمیدونم چطور بخودم اجازه میدم که تو رو ناراحت کنم

ببخشید منو عزیز دل مادر

علی گلم مامانی ضعیف شده در برابر شما . دیشب خیلی شب بدی داشتم شما درارین دندون در میارین و مدام جیغ میزنین من خسته این جیغهات شدم . نمیدونم باید چکار کنم خیلی مقاله در این مورد خوندم و راههای زیادی امتحان کردم ولی بی فایده هست . باید صبور باشم  .  دیشب حدود یک ساعت جارو برقی را شما روشن گذاشتین و دست  میزدین و پایکوبی میکردین نه من نه بابا اجازه نداشتیم به جارو برقی نزدیک بشم با جیغ ما را دور میکردین . به هزار مکافات با دستگاه ورزش با کتاب با موبایل . با هیچ چیز نمیشد شما را از جارو جدا کرد . اخرش هم  ساعت ۱۲ شب با هزار مکافات و برا کنجکاوی  شما مجبور شدین بیاین داخل خواب و بابا جارو را جمع کرد ولی وقتی متوجه شدی تا ۱۰ دقیقه جیغ میکشیدی و گریه می کردی .

مامانی نمیدونی این روزها چه کارها که نمی کنی با تمام وسایل برقی بازی میکنی ولی کاری به اسباب بازیهات نداری . سشوار - ماشین ظرفشویی . لباسشویی . اسیاب برقی همزن و جاروبرقی ضبط و تلوزیون و کامپیوتر لب تاب اسباب بازیهای مورد علاقه تو هستند . من در طول روز اجازه استفاده از اینها را ندارم . چون اگر به برق وصل باشن مساوی هست با خاموش و روشن شدن مکرر اونها .

این روها خونه خیلی نامرتبه مامان وقت نمیکنه به خونه برسه . مامان وقت نمیکنه از شما پسر بی همتایش عکس بگیره

الهی مادر فدات بشه دلم نمیخواد بگم بچه ای باش که همیشه نشسته باشی و کاری به چیزی نداشته باشی . نه مامانی خوشحالم که سالم هستی و شیطنت میکنی . خوشحالم که خدا تو رو به من داده . همیشه سالم باش و شیطنت کن . بهترین چیزها را برای تو می خواهم ای فرشته اسمانی من  خدا نگهبان تو باشه .

دوست دارم با تمام وجودم ای شیرینی زندگی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)