علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 10 روز سن داره

علی رضانیا

هیجده ماهگی

1390/9/19 0:47
نویسنده : سحر
178 بازدید
اشتراک گذاری
سلام ...

سلام

به تمام رنگهای ناب پاییز.به نم نم بارون

 به روزهای در گذر کنار تو همراه و هم نفس با تو . که لبریز از شوق و عشق و زیباییست

جان مادر ...

از این روزها برایت مینویسم

از روزهای پر دردی که داشتی عزیز دل مادر سخت مریض بودی انفولانزا  با شدت زیاد بمیرم برای دردهایی که کشیدی حدود ۷ روز سخت مریض بودی چند بار دکتر رفتیم دارو و امپول داشتی خیلی اذیت شدی مریض همراه بود با دندان در اوردن در حال در اوردن دندانهایی اسیابی هستی که خیلی هم درد داره . خیلی بی حوصله بودی و تنها چیزی که ارومت میکرد تاب بود

پسر بی نظیرم تو این روزها اولین اثر هنری خود را خلق کرد چند روز پیش که من مشغول صحبت با تلفن بودم خودکار را برداشتم تا چیزی را یاداشت کنم و اونو گذاشتم روی میز توی اتاق علی اقای گل من هم پشت سر مامان خودکار را برداشتن و روی دیوار نقاشی کردن  

بعد  از مریضی یک سفر چند روزه به اصفهان داشتیم

سفر خسته کننده ای بود . چند تا مهمونی رفتیم وهیجده ماهگیت در اصفهان بودیم رفتیم کنار زاینده رود اب زاینده رود را باز کرده بودن .

پسر گلم عزیز دل مادر هیجده ماهگیت مبارک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

mojdeh
22 آذر 90 11:01
خاله فدات بشه با اون اثر هنریت هنرمن من