علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 10 روز سن داره

علی رضانیا

درد دل با پسرم

1390/11/4 0:12
نویسنده : سحر
97 بازدید
اشتراک گذاری
علی عزیزم
وقتی دلم به درد میاد تنها تویی که به حرفام گوش میکنی
وقتی تمام غمهای عالم در دلم میشینه
وقتی احساس می کنم دردمند ترین انسان عالمم...
وقتی بهترین  عزیزانم با من غریبه می شوند...
و کسی نیست که حرمت اشکهای نیمه شبم را حفظ کند...
وقتی تمام عالم را قفس می بینم...
و باید بی اختیار از کنار آنهایی که دوسشان دارم بگذرم..
خوشحالم و به خود میبالم که تو زیباترین هدیه خداوند در کنارم هستی
 
علی عزیزم مامان فدات بشه از این دنیای سرد و سکوت خیلی خسته شدم و دلم گرفته و دلم فقط به عشق توست که آهنگ زندگی می سراید کاش چشممو باز کنم ببینم 20 سالته و واسه خودت مردی شدی فدای قد و بالات بشم  ولی نه مامانی دوست داره تو از کودکت لذت ببری دلم میخواد کودکیت را ببینم بازیهاتو نمیخوام بخوابم پاشم ببینم بزرگ شدی دلخوشی من توی این دنیای به این بزرگی فقط تنهای تنها تو هستی 
علی گلم خیلی دوست دارم
دل مامان شکسته ولی نمیخوام تو وبلاگ تو ثبت کنم
فقط ممنونم که هستی ممنونم که بابوسهات بهم قوت میدی ممنونم که میزاری از عشق تو لبریز شم
خدا جونی علی گلم را برام نگه دار که جز اون کسی را ندارم
 
الهي ، اين بنده حقير تو جز كمك تو راه نمي يابد و جز به ياري تو قدم بر نمي دارد .رحيما، حق و راستي، روشن است و راه گشا ، ولي چه بسيار خطاها كه در كنارش جلوه گرند و چه بسيار ناحق ها كه ظاهري فريبنده دارند. چه گره ها كه در ظاهر به دورغي گشوده مي شوند و چه درهاي بسته كه در ظاهر به فريبي باز مي شوند.
اي پناه من، تو دستم را بگير و دلم را به حق و راستي زنده بدار تا گرفتار ظاهر بيني نشوم و اين گشايش ها را باور نكنم و چاره راه نشمرم .
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)